یکی از نکات جالب در مجلس خبرگان این است که اکثریت اعضا برای مسئولیتهایی مانند ریاست یا نایبرئیسی کاندیدا نمیشوند و اغلب با اصرار جامعتین و یا گروهها، علما و مراجع کاندیدا شدن را میپذیرند، آنگاه در چنین فضایی و با چنین میزان رعایتی، ناگهان موضوع اینکه چه کسی رئیس خواهد تبدیل میشود به سرتیتر اخبار داخلی و خارجی و خود به خود چالشی برای نظام ایجاد میکند.
وبگاه "البرزبان" نوشت:
موضوع ریاست مجلس خبرگان که پس از ارتحال عالم جلیل القدر و روحانی انقلابی مرحوم آیت الله مهدوی کنی ، یکی از اخبار صدر کشور شده بود ، بالاخره در سه شنبه 1393/12/19با رای حداکثری به آیت الله یزدی حل شد.
حواشی این اتفاق بیشتر از اصل انتخاب نظرها را به خود جلب نمود . با اینکه موضوع مجلس خبرگان یکی از مترقی ترین اتفاقات مردم سالاری دینی است که شاید بتوان گفت در هیچ کجای دنیا چنین روش و متدی برای تعیین و کنترل عالی ترین مقام کشور وجود ندارد، لیکن گاه با اشتباهات برخی از افراد این موضوع مهم و قابل مباهات دچار چالش شده و برای انقلاب مخاطره آمیز میشود.
اینکه ورود هاشمی رفسنجانی تا چه حد برای ریاست مجلس خبرگان ضروری یا لازم بود به اندازه ای که روی این مساله بحث و گفتگو شد اهمیت نداشت. به این معنا که ریاست مجلس خبرگان اگر چه شأن مهم و جایگاه با ارزشی هم از لحاظ معنوی وهم از لحاظ حکومتی می باشد لیکن تصمیمات مهم خبرگان بر اساس نظر جمعی بوده و اعضا خبرگان نیز افرادی هستند که بر اساس آموزه های فقهی و لحاظ نمودن مصلحتهای انقلاب تصمیم گیری میکنند ، بنابراین از این منظر ریاست خبرگان نیز مانند سایرین یک رأی بیشتر ندارد ، یکی از نکات جالب و قابل اهمیت در مجلس خبرگان این است که اکثریت اعضا برای مسئولیتهایی مانند ریاست یا نایب رئیسی کاندیدا نمیشوند و اغلب با اصرار جامعتین و یا گروه ها ، علما و مراجع کاندیدا شدن را میپذیرند، آنگاه در چنین فضایی و با چنین میزان رعایتی ، ناگهان موضوع اینکه چه کسی رئیس خواهد شد تبدیل میشود به سرتیتر اخبار داخلی و خارجی و خود به خود چالشی برای نظام ایجاد میکند .
مردم عزیز ایران در خاطر دارند آنگاه که آیت الله مهدوی کنی به این مسئولیت انتخاب شدند با چه عبارتهای مؤدبانه و متخلق به اخلاقی از نفر پیش از خود تشکر کردند و کار خود را آغاز نمودند ، فراموش نکنیم افراد مجلس خبرگان فقهایی هستند که سالها در مکتب درس فقه واخلاق اهل بیت تلمذ کرده و دانش دین آموخته اند . اما این چالش و اتفاق به چه دلیل ایجاد شد؟
بنظر میرسد نگاه سیاسی (سیاست با تعریف مشهور زمان و نه سیاست دینی ) هاشمی رفسنجانی بر نگاه دینی و انقلابی ایشان غلبه کرده است ، طرح این موضوع که اگر برخی از افراد که من آنها را قبول ندارم در انتخابات ریاست خبرگان شرکت کنند ، کاندیدا میشوم دو حرف در خود داشت که هر دو آنها غلط بوده واز فردی مانند هاشمی رفسنجانی که سالهاست با سیاست سرکار دارد بعید می نمود. اول اینکه یعنی افرادی در مجلس خبرگان هستند با اینکه در شورای نگهبان (و استعلامات آن شورا از چهار دستگاه امنیتی و...) تایید شده اند و با اینکه مردم حوزه ی انتخابیه ی آنها نیز بااکثریت آرا آن فرد راقبول کرده است ، هاشمی به تنهایی همه این تاییدات را قبول نداشته ونظر متفاوتی دارد و دوم اینکه این نوع سخن گفتن بدین معناست که ایشان می پنداشتند که اگر کاندیدا شوند حتما رأی آورده و اگر در این انتخاب شرکت نمی کنند صرفا لطفی است که به دیگران کرده اند !!! لیکن با همه ی این احوال با اینکه هاشمی رفسنجانی در این انتخاب شرکت کرد و با اینکه در زمان انتخاب فقط یک رقیب برای ایشان باقی ماند با تفاوت آرای فاحش ( یعنی تقریبا به اندازه نیمی از آرا آیت الله یزدی) موفق به کسب مسئولیت ریاست خبرگان نگردید.
آنچه از اقدامات چند ساله اخیر هاشمی رفسنجانی و فرزندانش بدست میاید ، این است که او با یک نگرانی جدی از احتمال فراموش شدن و به حاشیه رفتن عجولانه و بلکه متوهمانه اقداماتی را انجام میدهد، تفاوتهای واضح سخنان او در این دوران با قبل در موضوعاتی مانند شعار مرگ بر آمریکا ، برخورد با مظاهر فساد و بدحجابی و... از این دست اقدامات است . و سوالی که مطرح میشود این است که : ماندن یا نماندن و بودن یا نبودن ، مساله این است ؟؟
اخبار استان اردبیل را اینجا بخوانید
دیدگاههای ارسال شده ، پس ازتأیید توسط مدیر مسئول سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
پیامهایی که حاوی تهمت یا افترا باشد تائید نخواهد شد.
انتشار نظر به معنای تأیید از دید مسئول سایت نبوده و مسئولیت نظرات بر عهده نظردهنده است.
نظرات شما عزیزان: